عشق گم شده


عشق گم شده

باسلام خدمت دوستان عزيز.منalimwهستم مديريت وب.حدود 2ماهي بودكه من اين وب رو به روز رساني نكرده بودم اما امروز مطالبي جديد در وب گذاشتم و عنوان وب رو هم عوض كردم.اميدوارم كه لذت ببريد.راستي شمارتون هم بزاريد.

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1398برچسب:,ساعت 9:56 توسط alimw| |

گریه هایم بی صداست عشق من بی انتهاست ردپای اشک هایم را بگیر تابدانی خانه عاشق کجاست

بر روي لينك روبرو كليك كنيد تا به وب نفس برويد:www.breathing.lxb.ir

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 16:24 توسط alimw| |

 
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید    
 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 12:38 توسط alimw| |

براي مشاهده ي تصاوير بيشتر به لينك  روبرو برويد:www.tikpix.org/show.phpتصاویر رمانتیک عاشقانه


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 12:20 توسط alimw| |


نه از خودم فرار کرده ام

نه از شما

به جستجوی کسي رفته ام که

« مثل هيچکس نيست..»

نگران نباشيد

يا با او

بازميگردم

يا او

بازم مي گرداند

تا مثل شما زندگی کنم..
 

 

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |


ياد گرفته ام چگونه با تو باشم

بي آنکه تو باشی

ياد گرفته ام نفس بکشم بدون تو

و به ياد تو

ياد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رويای با تو بودن


و جای خالي ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم


تو نگرانم نشو

...

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

گاهی تمام آنچه می خواهم دفتری است

 برای از تو نوشتن قلبی که اندوهم را بفهمد ..

 و دستی که گونه های ترم را نوازش دهد

 اینجا و تمام آنچه با من است

بوی خوش تو می دهد

 لحظه ها رنگ تو را پوشیده اند

و من، از عطر سرشار حضورت، مستم

 با دست های یخ زده ام بخارهای اندوه را

 و حضورت را به رخ لحظه های تنهایی می کشم..

..


 

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

همه را می شنوم
می بینم
من به این جمله نمی اندیشم
به تو می اندیشم
ای سرا پا همه خوبی تک و تنها به تو می اندیشم
همه و قت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم
تو بدان این را تنها تو بدان
تو بیا
تو بمان با من تنها تو بمان
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گلها تو بخند
اینک این من که به پای تو در افتادم باز
ریسمانی کن از آن موی دراز
تو بگیر
تو ببند
...
 
نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

گوش کن

جاده صدا میزند از دور قدم های تو را

چشم تو زینت تاریکی نیست

پلک ها را بتکان

کفش به پا کن و بیا

بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

و مزامیر شب اندام تو را

مثل یک قطعه ی آواز به خود جذب کند..

پارسایی ست در آنجا که تو را خواهد گفت:

"بهترین چیز رسیدن به نگاهی ست که از حادثه ی عشق تر است .."


نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

چشمهايم را بتو مسپارم
اگر فرصت كردي
از درون آنها به خودت بنگر
خواهي ديد
كلمه به كلمه نوشتهايم
تو هستي تو
تو كه هر كجاي اين سرزمين زندگي مي كني
و تو كه در غربت بياد خانه ات كوچه ات خيا بان ات چند قطره اشك در اندوه
مي ريزي
چشمهايم را بتو مي سپارم
تا بداني چقدر دوستت دارم


نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

زندگی نیست به جز حرف محبت به کسی

و نه هر خار و خسی

زندگی کرده بسی

زندگی فانوسی است

لب دریای خیال آویزان

می توان آن را دید

و نه بیش

روشن است اما

به اندازه خویش

زندگی تابلوی است نیمه راه

که ز سر منزل مقصود خبر میارد

کار او هشدار است

گر مسافر رهش بیدار است

زندگی تجربه تلخ فراوان دارد

دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد

زندگی زندانی است که در آن بیشتر از زندانی زندانبان دارد

زندگی دین بزرگی است که بر گردن ماست

...

 

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

 
یک فنجان چای داغ و
باران و
هوایی که هوایی ام کرده
انگار آسمان هم بدش نمی آید
پا به پای دلم ببارد
پاور چین پاورچین
به خاطراتت سر میزنم
دزدکی عکسهایت را میبینم
میدانم که قول داده بودم
دیگر نبض این رابطه مرده را نگیرم!
ولی دل است دیگر
زبان نمیفهمد
اصلا تقصیر آسمان است
که مرا بی قرار تو میکند
خودش میبارد و سبک میشود
من باز مثل همیشه پر از غم دوریت سنگین تر
و به اشک هایی که گوشه چشمم با دستمالی
اجازه سر ریز شدن نمیدهم...

 
نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

میخواهی بروی؟

خب برو…

انتظار مرا وحشتی نیست

شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود

برو…

برای چه ایستاده ایی؟

به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟

برو..

تردید نکن

نفس های آخر است

نترس برو…

احساسم اگر نمیرد ..

بی شک ما بقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست

برو…

یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود

پس راحت برو

مسافری در راه انتظارت را میکشد

طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد

برو…

فقط برو…..

 

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

با عشق تو

بی نیازم

از هرچه که هست ...

و با عشق تو

چاره سازم

هر آنچه که نیست ...



...

 

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 10:7 توسط alimw| |

شرايط انتخاب دوستان


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 9:45 توسط alimw| |


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:دوستي چيست؟,هدف از دوستي چيست؟,باچه كسي دوست شويم؟,ساعت 9:36 توسط alimw| |


Power By: LoxBlog.Com